برنامههای شتابدهنده شرکتی نقش عمدهای در توسعه و اجرای ایدههای جدید دارند. آنها خدماتی همچون:
- راهنمایی
- کمک فنی برای تولید محصول
- معرفی توسعه کسبوکار
- پشتیبانی از استخدام
- مشاوره جمعآوری سرمایه
- و (گاهی) سرمایه گذاری
را ارائه می دهند. در نتیجه، بسیاری از انتخابهای جدید به طور مرتب در دسترس قرار میگیرند. بر اساس گزارش جهانی شتابدهنده ها برای سال 2016، برنامههای شتابدهنده شرکتی، بیش از 206.740 میلیون دلار سرمایهگذاری جهانی در 11305 استارت آپ در سراسر جهان ایجاد کرده است.
اصطلاح “شتاب” به تسریع حرکت (در این مورد رشد یک تجارت جدید) اشاره دارد. برنامه های شتابدهنده فرآیند یادگیری و اجرا را تقویت کرده و به جلو میبرند. انواع مختلفی از شتابدهندهها وجود دارد و هر برنامه با هدف خاصی برای تشویق نوآوری ایجاد شده است.
هر برنامه از یک مدل کسبوکار خاص استفاده میکند و تفاوتها از اینجا سرچشمه میگیرند. بیایید نگاهی به 3 نوع از برجستهترین نوع برنامههای شتابدهنده شرکتی بیندازیم که امروزه کارآفرینان میتوانند از آنها استفاده کنند.
برنامه های نوآوری باز
اصطلاح نوآوری باز به یک مدل کسبوکار اشاره میکند که در آن از استارتاپها دعوت می شود تا خود را در مکان فیزیکی یک شرکت بزرگ جا بدهند.
از طریق این مشارکت، هم منابع مالی و هم راهنمایی برای استارتاپها فراهم می شود. بنابراین، یک شرکت بزرگ، نوآوری را وارد میکند تا بهرهمندیاش فراتر از تحقیقات و توسعهی داخلی خودش باشد.
طبق نظرسنجی سیسکو، فناوریهای جدید، هزینه راهاندازی یک استارتاپ را کاهش داده است، اما در عین حال باعث شکلگیری کوتاهترین طول عمر در تاریخ کسبوکار شده است. در سال 1920، میانگین طول عمر یک شرکت در شاخص بازار سهام S&P500، 67 سال بود. امروزه این رقم به 15 سال کاهش یافته است.
سازمانهای بزرگ با کنار گذاشتن روشهای استاندارد تحقیق و توسعه تا حدی به این روند جدید پاسخ دادهاند. برنامههای نوآوری باز چنین فرصت سودآوری متقابلی را میسازد. این رویکرد، امکان نوآوری واقعی را فراهم میکند، به همین دلیل است که به طور خاص در زمینههایی مانند صنعت داروسازی برجسته شده است.
نمونههای متعددی از برنامه های نوآوری باز وجود دارد:
به عنوان مثال، سامسونگ یکی از شرکتهایی است که برنامههای نوآوری باز را پذیرفته است. این شرکت با نهادهایی مانند Mobeam؛ شرکتی که در یکپارچه سازی سیستم های پرداخت تخصص دارد، شریک شده است. هکاتونهای فیسبوک نمونه جالب دیگری از برنامههای شتابدهنده شرکتی نوآورانه باز است.
شاید این مطالب را نیز دوست داشته باشید:
برنامه های خارجی شتابدهنده شرکتی
همانطور که از نام آن پیداست، این برنامه شرکتهایی را با شتابدهندههای شخص ثالث برای دریافت بودجه شریک میکند که فرصتهای یکپارچگی و همکاری میتواند در ازای آن فراهم شود.
شتابدهندههای خارجی به جای اینکه توسط کارکنان مدیریت شوند، بر حسب عنوان، توسط اشخاص ثالث اداره میشوند. به متخصصان نوآوری شرکتی وظیفه داده میشود خود را در دفتر یک شتابدهنده مستقر کنند تا روابط لازم را با استارتاپهای نوآور تقویت کنند.
یکی از مزایای عمده چنین برنامههایی دسترسی نسبتا آسان به جامعه استارتاپی است. بازاریابی در محدوده شریک شرکت و تغییر در نگرش حرفه ای نسبت به نوآوری نیز می تواند از عواید برنامههای شتابدهنده خارجی باشد.
به دلیل ویژگیهای مختلف و مزایای مرتبط با هر نوع برنامه، برخی از کسبوکارها مانند بوش هم مراکز رشد داخلی و هم برنامههای شتابدهنده خارجی را راهاندازی میکنند (این یکی با مشارکت BMW).
پایگاههای نوآوری
پایگاههای نوآوری نیز در میان برنامههای شتابدهنده شرکتی محبوب طبقهبندی میشوند. آنها با شتابدهندههای خارجی متفاوت هستند زیرا توسط کارکنان مدیریت میشوند تا توسط اشخاص ثالث.
یک دفتر فیزیکی اختصاصی معمولاً در مکان مورد علاقه شرکت مربوطه که در آن نوآوری در جریان است، راهاندازی می شود. متخصصان نوآوری شرکتی در دفتر، مشغول به کارند و وظیفه اصلی آنها انجام تجزیه و تحلیل بازار و شناسایی روندهای جدید است.
بر اساس تحقیقات و کار این متخصصان (که میتواند شامل تعامل و مشارکت با استارتاپهای محلی باشد)، برنامههای نوآوری به دفتر مرکزی شرکت معرفی میشود.
شرکتهایی مانند Vodafone و Nestle قبلاً چنین پایگاههای نوآوری را در سیلیکون ولی باز کردهاند. این روش به طور فزایندهای در بین شرکت های Fortune 500 در حال محبوب شدن است. و چرا اینطور است؟
زیرا حضور در جایی که فرآیندها به طور واقعی رخ میدهند منجر به تغییرات گسترده در جهتی میشود که توسط رهبری یک شرکت مشخص شده است.
Silicon Valley اگرچه هنوز هم پیشرو است اما تنها مکان مناسب برای اجرای چنین برنامههای شتابدهندهای نیست. نقاط مهم بینالمللی مانند سنگاپور نیز در نقشه توسعه شرکتها ظاهر شدهاند. انتظار میرود در سالهای آتی، صادرات از چین به اروپا به طور تصاعدی رشد کند و بر بازارهایی که داغ تلقی میشوند، تأثیر بگذارد. در سال 2015، تجارت دوجانبه بین اتحادیه اروپا و چین به 580 میلیارد یورو رسید و با بررسی زمینههای جدید تعامل اقتصادی، این رقم حتی بیشتر خواهد شد.
بر اساس گزارش The Innovation Game، شرکتها به دلیل فرآیندهای سنتی تحقیق و توسعه به طور مداوم با نوآوری دست و پنجه نرم میکنند. در نتیجه، پایگاههای نوآوری در حال حاضر بسیار محبوب هستند و اهمیت آنها در سالهای آینده افزایش خواهد یافت. گزارش سال 2015 حاکی از آن است که در آن زمان، 38 درصد از 200 شرکت برتر جهان قبلاً مراکز نوآوری را خارج از دفتر مرکزی شرکت خود راهاندازی کرده بودند.
این سه نمونه از برنامههای شتابدهنده شرکتی یک چیز را نشان میدهند – رویکردی جهانی برای تقویت نوآوری و فعال کردن فرصتهای توسعه کسبوکار جدید وجود ندارد. برخی از شرکتها همزمان از یک برنامه استفاده میکنند، برخی دیگر شتابدهندههای متعددی را برای رسیدن به اهداف خاص به طور همزمان راهاندازی میکنند.
یک چیز مسلم است – بیشتر این برنامه ها بر یک منبع خارجی نوآوری تکیه دارند. بنابراین، یک برنامه شتابدهنده شرکتی مؤثر به شدت به در دسترس بودن چارچوب شرکتی انعطاف پذیر و همسویی سازمانی وابسته است.
منبع: